پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
پاییز
نوشته شده در سه شنبه 11 مهر 1391
بازدید : 620
نویسنده : اصغر بویه
به چشمای خودت قسم دیگه بهت نمیرسم وصال تو خیالیه وای که دلم چه حالیه یادت میاد بهارمون دلای بیقرارمون قایم شدن تو کوچه‌ها دور از نگاه بچه‌ها بازیهای عروسکی آخ که چه حیف شد کودکییه کم برس باز به خودت میخوام بیام تولدت اونوقتا اینجوری نبود راهت به این دوری نبود حالا که عاشقت شدم نیستی دیگه مال خودم؟ پاییز چه فصل زردیه عاشقی هم چه دردیه گم شده باز بادبادکم تو نمیای به کمکم؟ میخوام دستاتو بگیرم تو بمونی من بمیرم عاشقیم نوبتیه؟ آخ که چه بد عادتیه من نگرانم واسه تو قبله‌ی دیگران نشو اشکم به این زلالیه دل تو از من خالیه؟ تو مه عشق تو گمم هلاک یه تبسمم تو شدی مال دیگری؟ چه جور دلت اومد بری؟ قفلا که بی‌کلید شدن چشا به در سفید شدن چه امتحان خوبیه دوریت عجب غروبیه بارون شدیده نازنین از تو بعیده نازنین خاطره رو جا نذاری باز منو تنها نذاری اونوقتا مهمونت بودم دنیا رو مدیونت بودم اونوقتا مجنونم بودی کلی پریشونم بودی قصه حالا عوض شده صحبت یه تولده قلبتو دادی به کسی یه کم واسم دلواپسی؟ ستاره‌مون یادت میاد دلواپسم خیلی زیاد فقط تماشا میکنی بعد عشقو حاشا میکنی؟ چه لطفی به من میکنی تکلیفو روشن میکنی میگی گذشت گذشته‌ها چه راحتن فرشته‌ها سر به سرم که نذاری بگو یه کم دوسم داری؟ نمیمونی؟ من میمونم میری یه روزی میدونم اولا مهربونترن اونایی که همسفرن اشک منم که جاریه نگه دار یادگاریه میسپارمت دست خدا اگه دوسم داشتی بیا میسپارمت دست خدا اگه دوسم داشتی بیا واسه ما جشن تولد یه بهونه بود همیشه واسه ما جشن تولد یه بهونه بود همیشه که رو هدیه بنویسیم دلم از تو دور نمیشه
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



بهتره بیدار نشینی
نوشته شده در سه شنبه 11 مهر 1391
بازدید : 387
نویسنده : اصغر بویه
آسمون آرزومون پره از ابرای تیره آسمون آرزومون پره از ابرای تیره لالایی واست بخونم تا شاید خوابت بگیره اگه از خواب نپریدی توی خواب خدا رو دیدی یه جوری بپرس ازش که دلامون چرا اسیره باز که چشماتو نبستی ببینم باز که نشستی میدونم یه جوری هستی که دلت از همه سیره اما بهتره بدونی طبق اصل مهربونی دل واسه عاشق نبودن راه نداره ناگزیره چشای تو شده خسته بغض آرزوت شکسته اما باز تو فکر اینی اگه من رو نپذیره بهتره بیدار نشینی اونو توی خواب ببینی واسه‌ی دیوونه بودن عزیزم همیشه دیره خوش به حال بعضی مردم که شدند تو زندگی گم خوش به حال بعضی مردم که شدند تو زندگی گم التماس بیگناها پیششون چقدر حقیره نه به فکر عطر یاسند نه به فکر التماسند خنده داره واسشون که دل ما یه جایی گیره چی بگم شبم تموم شد ندیدم اونو حروم شد کاش میدونست یکی اینجا بد جوری واسش میمیره کاش که بود یه قطره بارون واسه طرح نامه‌هامون به دل همیشه دریات از کسی که تو کویره کاش که بود یه قطره بارون واسه طرح نامه‌هامون به دل همیشه دریات از کسی که تو کویره عزیزم سلام یه چیزی بیا بیوفا بشیم عزیزم سلام یه چیزی بیا بیوفا بشیم دوست دارم که ما یه جور از همدیگهجدا بشیم فکرشو کردم و گفتم واسه چی دیوونه شیم بهتره ما هم مثل تموم عاقلا بشیم میدونی دیدم نمیشه من و تو با هم باشیم هر کدوم باید بریم دوباره مبتلا بشیم ما دو تا اسیر همدیگه شدیم یه جور بد کاش فراموش کنیم و از دست هم رها بشیم دور شدیم از حرفای روزای آشناییمون سخته اما بیا باز مثل غریبه‌ها بشیم ستاره خواستم بچینم دیگه دستم نرسید ما باید نزدیکتر از این به ستاره‌ها بشیم یه چیزی مثل یه شک منو رها نمیکنه بیا امشبو منو تو غرق یه دعا بشیم فکرشو کردی دیگه خدا ما رو دوست نداره بیا باز بنده‌های عزیز واسه خدا بشیم خواستم امتحان کنم تو رو ببینم چی میگی بیا به هرچی که بود تو شعر بی‌اعتنابشیم خواستم امتحان کنم تو رو ببینم چی میگی بیا به هرچی که بود تو شعر بی‌اعتنابشیم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



نمی خوام
نوشته شده در سه شنبه 11 مهر 1391
بازدید : 490
نویسنده : اصغر بویه
دلم می خواد یک چیزی رو بدونی دلم می خواد یک چیزی رو بدونی دیگه نه عاشقی نه مهربونی منم دیگه تصمیمو گرفتم اصلا نمی خوام که پیشم بمونی یک شب که داشتم فکرهامو می کردم دیدم با تو تلف شده جوونیم یک جا یک جمله قشنگی دیدم عاشق رو باید از خودت برونی چه شعرهایی من واسه تو نوشتمچه شعرهایی من واسه تو نوشتم تو همه چیز بودی جز اسمونی یادت میاد منتمو کشیدی تا که فقط بهت بدم نشونی یادت میاد روی درخت نوشتی تا عمر داری برای من میخونی یادت میاد حتی سلام منو گفتی به هیچ کس نمی روسونی حالا بیار عکسهامو تا تموم شه حالا بیار عکسهامو تا تموم شه اگه که وقت داری اگه می تونی نگو خجالت می کشی میدونم تو خیلی وقته دیگه مال اونی خوش باشی هر جا که میری الهی واست تلافی نکنه زمونی خوش باشی هر جا که میری الهی واست تلافی نکنه زمونی
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



حرمت
نوشته شده در سه شنبه 11 مهر 1391
بازدید : 526
نویسنده : اصغر بویه
کاش بیایم برای بی پناها سایه بون بشیم کاش بیاییم بای بی پناها سایه بون باشیم با دلای غم گرفته کمی مهربون باشیم کاش بیایم به باغبونا کمی حرمت بذاریم احترام سایه های خسته رو نگه داریم کاش به آسمونی ها دین مون رو ادا کنیم سهم خوشبختی مونو وقف بزرگترا کنیم کاش یه کاری بکنیم که خستگیها در بر شه مرهمی بشیم که زخم آدما کمتر بشه کاشکی شاخه درخت زندگی رو نشکنیم کاشکی شاخه درخت زندگی رو نشکنیم گل سرخ از شهر پاک باغچه نکنیم کاشکی پاک کنیم تمام اشکایی که جاریه کاشکی پاک کنیم تمام اشکایی که جاریه رنگ یاس هایی کنیم که همیشه بهاریه کاش دست پرنده های بی گناهبگیریم توی آسمون بریمدامن ماه بگیریم کاش با مهربونیمون غصه ها رو کم بکنیم رشته های عشقتا همیشه محکم بکنیم کاش بشینیم پای صحبت اونا که بی کسن کاش بشینیم پای صحبت اونا که بی کسن اگه درد دل کنن به آرزوشون میرسن کاش تو عصری که همش سنگی و آهنیه بگیم از چیزایی که خوبه ولی رفتنین کاش هنوز دیر نشده قدر همو خوب بدونیم نکنهنکنه دیر بشه تا ابد پشیمون بشیم کاشکی این یه جمله هیچ موقع ز یادمون نره آدمی چه بد باشه چه خوب باشه مسافره کاشکی این یه جمله هیچ موقع ز یادمون نره آدمی چه بد باشه چه خوب باشه مسافره فرستنده متن : فریبرز حضرتی
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



نشون از تو
نوشته شده در سه شنبه 11 مهر 1391
بازدید : 504
نویسنده : اصغر بویه
تو باغها گل سرخی، توی اسمون ستاره جایی رو سراغ ندارم که نشون از تو نداره تاریخ تولد تو توی دفتر حسابم شب که چشمامو می بندم با نمیذاری بخوابم عکس تو جور عجیبی توی چشمام می درخشه دیونم خدا می دونه کاش خودش منو ببخشه توی تابستون نسیمی آفتابی توی زمستون تو، تو همونی که گرونه نمیاد به دستم آسون وقتی من تو آسمونم تو توی راهه زمینی مشکل اینه چون عزیزی هرجا باشی نازنینی سفر دور و درازت بی خطر باشه الهی بی خبر منو گذاشتی ولی نه تو بی گناهی قیمت نگاه نازت خیلیه مثل صداقت مثل خوب بودن تو سختی واسه اثبات رفاقت توی خرداد گل یاسی توی آبان گل مریم چه شکنجه ی قشنگی میکشی منو تو کم کم چه تفاهمی تو عاقل دل من مات و دیونه درونم دست چشاته اینم آخرین بهونه دل تو یه وقتا سنگه یه روزم مثل بلوری شبا گاهی قرص ماهی یه روزم یه تیکه نوری حوصله که داشته باشی دو سه جمله میگی گاهی اما میلت که نباشه نداری حتی نگاهی چون غروب خیلی قشنگه تو خود خود غروبی چی بگم قحطی واژه است هر چی هستی خیلی خوبی عکس نازتو گذاشتم گوشه ی سفید دفتر تا دیگه هیشکی نبینه هر چی پنهون باشه بهتر مثل آسمون عجیبی شبی آبی شبی قرمز ولی هر رنگی که باشی منو دوست نداری هرگز یه روزی میشی یه دریا فرداش اما مثل کوهی هرچی دلت می خواد باش هرجا باشی با شکوهی لااقل خوب شد که لطفی کردی واسم نوشتی معنی حرف تو این بود که مطیع سرنوشتی دلمو دادم به دست تو برای یادگاری قابلی نداره بردار میدونم دوستم نداری وقتی که بارون میگیره چشام از عشق تو خیسه دل برات به قول سهراب زیر بارون می نویسه تنها آرزوم همینه تا یادم نرفته راستی کاش یه روز بهم بگی که من همون که می خواستی فرستنده متن : الی
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



مسافر
نوشته شده در سه شنبه 11 مهر 1391
بازدید : 570
نویسنده : اصغر بویه
غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم فرقی نداره بی تو بهار مون با پاییز نمی بینی که شعرام همه شدن غم انگیز غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست اینجا ولی آسمون اشک ریختنم بلد نیست غصه نخور مسافر فدای قلب تنگت فدای برق ناز اون چشای قشنگت غصه نخور مسافر تلخه هوای دوری من که اینو می دونم که تو چقدر صبوری غصه نخور مسافر بازم می ای به زودی ما رو بگو چه کردیم از وقتی تو نبودی غصه نخور مسافر غصه اثر نداره از دل تو می دونم هیچ کس خبر نداره غصه نخور مسافر رفتیم تو ماه اسفند اردیبهشت که میشه تو بر می گردی لبخند غصه نخور مسافر همیشه اینجوری نیست همیشه که عزیزم راهت به این دورینیست غصه نخور مسافر تولد دوباره غصه نخور مسافر غصه نخور ستاره غصه نخور مگه تو کنار دریا نیستی من چشم برات می مونم ببین تو تنها نیستی غصه نخور مسافر غصه کار گلا نیس سفر یه امتحانه به جون تو بلا نیس غصه نخور مسافر تو خود آسمونی در آرزوی روزی که بیای و بمونی فرستنده متن : الی
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



سلام بهونه
نوشته شده در سه شنبه 11 مهر 1391
بازدید : 674
نویسنده : اصغر بویه
سلام کسی که تو دلم درخشید من دیگه دوستت ندارم ببخشید بهتره که نپرسی علتش رو جون که خودت ندادی فرصتش رو بهتره این نامه ی آخر باشه فکر کنم این واسه ما بهتر باشه من واسه اون کسی که دوست ندارم نمی تونم شاخه گل بیارم بین تو و اون روزا کلی فرقه تو آسمونت پر رعد و برقهنه مهربونی نه واسم می خندی هر دری و من میزنم میبندی کو اونهمه شعرای عاشقونه کی بود بهم میگم سلام بهونه نه، نه صحبت از سلام بهونه ای نیست پرنده اینجاست ولی دونه ای نیست خواستی فقط صاحب یه قفس شی بری و با دیگری هم نفس شی خواستی بگی میشه تو دام بیافتم بعدش بگی دیدی بهت نگفتم از چشم من افتادی نازنینم دوست ندارم دیگه تو رو ببینم اون کسی که دم میزد از حسادت اگر بمیرم نمیاد عیادت منم می خوام اتمام حجت کنم خیال هر رومون رو راحت کنم اگر دلت همیم حالا بشکنه بهتر از آوارگی ها ی منه من کسی رو می خوام که عاشق باشه اول و آخرش شقایق باشه من کسی و می خوام که نیست مثل تو پشیمونم دوست ندارم برو پشیمونی گرچه نداره سودی خوب شد که فهمیدم بدی به زودی من کسی و می خوام که ناز و کم کم صدام کنه مثل فرشته مریم مثل همون روزای آشنایی نه مثل حالا نه مثل رهایی جواب بدی ندی دیگه تمومه نمی دونم جواب واسه کدومه نامه هامو از بس جواب ندادی جواب بدی شاید بشه زیادی شاخه نباتم که بشه واسظه دل نمی دم دیگه به این رابطه اما یادت باشه که این آدما کم نبودن پیشم ولی کن شما نیستید مثل اون روزای طلایی کی گفته سه تا بخش داره جدایی جدایی هر غمش هزارتا بخشه دل می سوزونه مثل آذرخشه من هر چی دوست دارم تموم شه نامه دلم میاد بازم میده ادامه دیگه تموم شد اون همه غم و رنج وقت قرار و شوق ساعت پنج برو برو پیش هرکس که دوست داری حق نداری اسم منم بیاری بخوای نخوای زود برو به سلامت خدا کنه بین ماها قضاوت فرستنده متن : الی
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



خطا...
نوشته شده در دو شنبه 10 مهر 1391
بازدید : 593
نویسنده : اصغر بویه
سلام ای تنها بهونه واسه ی نفس کشیدن هنوزم پر می کشه دل واسه به تو رسیدن واسه ی جواب نامت می دونم که خیلی دیره بذار به حساب غربت نکنه دلت بگیره عزیزم بگو ببینم که چه رنگه روزگارت خیلی دوست دارم تو مهتاب بشینم یه شب کنارت سرتو با مهربونی بذاری به روی شونم تو واسم فقط دعا کن آخه دنبال بهونم حالمو اگر بپرسی خوبه تعریفی نداره چون بلاتکلیفه عاشق آخه تکلیفی نداره نکنه ازم برنجی تشنه ام تشنه ی بارون چقدر از دریا ما دوریم بی گناهیم هردوتامون بدجوری بهم میریزه گاهی وقتا اتفاقی تو اگر نباشی از من نمی مونه چیزی باقی می دونی که دست من نیست بازیای سرنوشت رو قشنگا خط کشیده زشتا رو واسم نوشته باز که ابری شد نگاهت بغضتم واسم عزیزه اما اشکاتو نگهدار نذار اینجوری بریزه من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد باقیشو بگم میبینی گریه هات کلی حروم شد حال من خیلی عجیبه دوست دارم پیشم بشینی من نگاهت بکنم تو تو چشمام عشقو ببینی یادته منو تو داشتیم ساده زندگی می کردیم از همین چشمه ی شفاف رفع تشنگی مکردیم یه دفعه یه مهمون اومد عقلمو یه جوری دزدید دل تو به روش نیاورد از همون دقیقهفهمید اولش فکر نمی کردم که دلم رو بردهباشه یا دلم گول چشای روشنش رو خورده باشه اما نه گذشتو دیدم دل من دیونه تر شد به تو گفتم و دلت از قصه ی من با خبر شد اولش گفتم یه حس یا یه احترام ساده اما بعد دیدم که عشقه آخه اندازش زیاده تو بازم طاقت آوردی مثل پونه ها تو پاییز سرنوشت تو سفیده ماجرای من غم انگیز بدجوری دیونتم من فکر نکن این اعترافه همیشه نبودن تو کرده این دلو کلافه میدونم فرقی نداره واست عاشق بودنمن می دونم واست یکی شد بودن و نبودن من می دونم دوستم نداری مثل روزای گذشته من خودم خوندم تو چشمات یه کسی اینو نوشته اما روح من یه دریاست پر از موج و تلاطم ساحلش توی و موجاش خنجرای حرف مردم آخ که چه لذتی داره ناز چشماتو کشیدن رفتن یه راه دشوار واسه هرگز نرسیدن من که آسمون نبودم اما عشق تو یه ماهه سرزنش نکن دلم رو به خدا اون بی گناهه تو که چشمای قشنگت خونه صدتا ستارست تو که لبخند طلائیت واسه من عمر دوبارست بیا و مثل گذشته جز به من به همه شک کن من بدون تو میمیرم بیا و بهم کمک کن تو که چشمای قشنگت خونه صدتا ستارست تو که لبخند طلائیت واسه من عمر دوبارست بیا و مثل گذشته جز به من به همه شک کن من بدون تو میمیرم بیا و بهم کمک کن فرستنده متن : الی
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



واسه خودت‎;-(‎
نوشته شده در دو شنبه 10 مهر 1391
بازدید : 497
نویسنده : اصغر بویه
نمیگم خطا نکردم من که ادعا نکردم همه گفتند بیوفایی من که اعتنا نکردم عازم سفر شدی تو من دلم میخواست بمونی واسه موندن تو اما به خدا دعا نکردم میدونم دوسم نداری حتی قد یه قناری اما عاشقم هنوزم بدون اشتباه نکردم ما جایی قرار نذاشتیم جز تو کوچه‌های رؤیا این دفه تو اومدی من به قرار وفا نکردم زیر دین ناز چشمات عمریه دارم میسوزم تا خاکستری نشه دل دینمو ادا نکردم اومدن واسه نصیحت به بهونه‌ی یه صحبت عمرشون کلی تلف شد چون تو رو رها نکردم راه آسمون که بسته است گرچه قلبامون شکسته است تا به حال انقدر خدا رو اینجوری صدانکردم تو منو گذاشتی رفتی خواستی من دیوونه‌تر شم باورت نمیشه شاید آخه جون فدا نکردم نامه‌های عاشقونه بانشونه بی‌نشونه اما از کسای دیگه است پس اونا رو وا نکردم یادته عکستو دادی بذارم تو قاب قلبم بعد از اون روز دیگه هرگز به کسی نگاه نکردم تو از اون روزی که رفتی نه تو رفتی که ببینی تا قیامت هم تو رو من از خودم جدا نکردم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



به خاطر تولدت
نوشته شده در دو شنبه 10 مهر 1391
بازدید : 451
نویسنده : اصغر بویه
شعرا که قابل نداره اما همش واسه خودت فقط نوشتم اینا رو بخاطر تولدت نگات قشنگه ولی کن یکم عجیب و مبهمه من از کجا شروع کنم دوست دارم یه عالمه منو گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر نمی دونم شاید سفر برای دردات مرحمه تا وقتی اینحا بمونی یه حالت عجیبیه من چه جوری واست بگم بارون قشنگ ونم نمه هوای رفتن که کنی واسه تو فرقی نداره اما به جون اون چشات مرگ گلای مریمه آخرشم دق می کنم تا منو دوست داشته باشی مردن که از عاشقیه یک دفعه نیست که کم کمه من نمی دونم تو چرا اینجور نگاهم می کنی زیر نگاه نافظت نگاه عاشقم خمه می پرسم از چشمای تو ممکنه اینجا بمونی می خندی و جواب میدی رفتن من مسلمه برو، برو به خاطر خودت اما به من یه قول بده هرجای که دنیای که بری دیگه نشو مال همه رسم که لحظه ی سفر یادگاری بهم میدن قشنگترین هدیه ی تو، تو قلب من یه مشت غمه شاید اینو بهم دادی که همیشه با من باشه حق با توِ تو راست میگی غمت همیشه پیشمه دیدی گلا شب که میشه اشکاشونو رو می کنن یادت باشه چشم منم همیشه غرق شبنمه تو میریو اسم منو از رو دلت خط میزنی اسم قشنگ تو ولی همیشه هرجا یادمه چشمای روشنت یکم کاش که هوای منو داشت تنها توقعم فقط یه بار جوابه ناممه فرستنده متن : الی
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: نامه های عاشقونه! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



یکی بود یکی نبود...
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391
بازدید : 559
نویسنده : اصغر بویه
رفتی و از خاطرت رفت که چه خاطراتی داشتیم واسه فرداهای با هم ، چه قرارها که نذاشتیم رفتی و رفت از خیالت که خیالت زندگیم بود اگه اشتباهی کردم به خدا از سادگیم بود چه تو قصه ، چه حقیقت ، یکی بود یکی نبود این جدایی های مبهم ، کار دنیای حسوده آخر حکایت عشق ، نرسید کلاغ خونه شده ایم پایان کهنه ، واسه دنیا یه بهونه دلک مونده و روندم ، شد بازیچه ی هر دست دیگه باورش نمی شه که هنوزم هست و زنده است تو نموندی ، مونده یادت که برام موند یادگاری دارم از نفس می افتم ، از دلم خبر نداری چه تو قصه ، چه حقیقت ، یکی بود یکی نبود این جدایی های مبهم ، کار دنیای حسوده آخر حکایت عشق ، نرسید کلاغ خونه شده ایم پایان کهنه ، واسه دنیا یه بهونه ..
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: تنهايي! , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , باز یه روزی میاد , , , منو ببخش , عزیزم , من خزونم تو بهاری , یکی بود یکی نبود ,



یکی بود یکی نبود...
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391
بازدید : 624
نویسنده : اصغر بویه
رفتی و از خاطرت رفت که چه خاطراتی داشتیم واسه فرداهای با هم ، چه قرارها که نذاشتیم رفتی و رفت از خیالت که خیالت زندگیم بود اگه اشتباهی کردم به خدا از سادگیم بود چه تو قصه ، چه حقیقت ، یکی بود یکی نبود این جدایی های مبهم ، کار دنیای حسوده آخر حکایت عشق ، نرسید کلاغ خونه شده ایم پایان کهنه ، واسه دنیا یه بهونه دلک مونده و روندم ، شد بازیچه ی هر دست دیگه باورش نمی شه که هنوزم هست و زنده است تو نموندی ، مونده یادت که برام موند یادگاری دارم از نفس می افتم ، از دلم خبر نداری چه تو قصه ، چه حقیقت ، یکی بود یکی نبود این جدایی های مبهم ، کار دنیای حسوده آخر حکایت عشق ، نرسید کلاغ خونه شده ایم پایان کهنه ، واسه دنیا یه بهونه ..
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: تنهايي! , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , باز یه روزی میاد , , , منو ببخش , عزیزم , من خزونم تو بهاری , یکی بود یکی نبود ,



من خزونم تو بهاری...
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391
بازدید : 639
نویسنده : اصغر بویه
کاشکی اون لحظه آخر اشکامو تو دیده بودی که شاید دلت می سوخت و حالا تو نرفته بودی حالا بی تو پر دردم پر تردیدم و وحشت بی تو بودن خیلی تلخه مثه مرگ توی غربت ه مه شبای بی تو اشک حسرت تو چشامه من که باورم نمی شه شایدم خوابی باهام ه می دونم برنمی گردی می دونم دوستم نداری تو همیشه دوری از من من خزونم تو بهاری کاشکی هرلحظه که نیستی ببینی چقدر ضعیفم که شاید دلت بسوزه واسه قلب نحیفم بی تو بودن مثه مرگ مثه مردن توی خوابه عزیزم تنهایی سخته مثه عشقبی جوابه اما تو رفتی و حالا دیگه هیچکی رو ندارم مثه ابرای بهاری شب و روز دارم می بارم می دونم عشقت بزرگ حتی ازسرم زیاده می دونم دلم کوچیک طاقت دردو نداره اما عاشقی همینه اولش خبر نمی ده واسه مردن پیش چشمات اوناجازه نمی گیره رفتی اما تا همیشه دل بهونتو می گیره بی وفایی اما قلبم همیشه واست میمیره همیشه واست می میره.
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: تنهايي! , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , باز یه روزی میاد , , , منو ببخش , عزیزم , من خزونم تو بهاری ,



عزیزم...
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1386
بازدید : 647
نویسنده : اصغر بویه
هیچ وقت دل به کسی نبند چون این دنیا اونقدر کوچیکه که 2تا دل کنار هم توش جا نمیشن ولی اگر دل بستی هیچ وقت ازش جدا نشو چون این دنیا اونقدر بزرگه که دیگه نمیتونی پیداش کنی!
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , باز یه روزی میاد , , , منو ببخش , عزیزم ,



منو ببخش...
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391
بازدید : 717
نویسنده : اصغر بویه
منو ببخش اگه شبا ستاره هارو میشمرم منو ببخش اگه بهت خیلی میگم دوستدارم منو ببخش اگه سبدسبد گل می چینم منو ببخش اگه شبا فقط تو روخواب میبینم منو ببخش تورو می سپارمت دست خدا منو ببخش اگه پیش غریبها به جای تو میگم شما منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم منو ببخش تو یه فرشته ای اگه خیلی باشم یه آدمم منوببخش اگه با دیدنت میمیرمو زنده میشم منو ببخش اگه با دیوونگیهام پیش تو شرمنده میشم منو ببخش من نمیخوام تو به ماه نشون بدم منو ببخش نشونیتو به شب و نه به آسمون بدم منو ببخش اگه تو رو فقط میخوام واسه خودم منو ببخش خیلی کمم ولی زیادی عاشقت شدم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , باز یه روزی میاد , , , منو ببخش ,



باز یه روزی میاد ...
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391
بازدید : 800
نویسنده : اصغر بویه
باز یه روزی میاد تو هم سراغمو میگیری خوب میدونم که من میرم ، توهم میری مثل یه راز من میدونم تو هم یه روز دلتبرام تنگ میشه باز بازم دلت تنها میشه تو اون همه سوز وگداز عطر صدات می پیچه باز توی اتاق خونه عکس تو رو میبینمو ، باز میشم دیوونه با هر نفس داد میزنم شاید بیایی کنارم دیوونه نگاهتم و ، راه فرار ندارم تویی اون عشق قدیمی ، هم نفس صمیمی تویی آرزوی قلبم ، آره فقط همینی منم یه شب میخندمو ، اشک تو رو در میارم تو خوابتم نمیبینی ، که من برات گل میارم منم میرم به این و اون پشت سرت حرف میزنم هر چی که دست تکون بدیدست تو رو پس میزنم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , باز یه روزی میاد , , , ,



تقدیم به تو ، عزیزم....
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391
بازدید : 478
نویسنده : اصغر بویه
قلبی شکسته و نا امید و خسته داشتم از آن قلب یه ویرانه باقی مانده بود کسی وارد آن نمیشد و قلبش را به آن ویرانه هدیه نمیداد دیگر هیچ احساسی از عشق در آن قلب شکسته نبود و دیگر هیچ کس امیدی به عاشق شدن آن قلب نداشت آن قلب سرخ ، آن ویرانه دیگر نه همدمی داشت ونه همدلی، نه هم صدایی داشت ، نه هم زبانی! تو آمدی افتخار دادی که به قلب من بیایی!آمدی افتخار دادی که قلب مهربانت را به قلب شکسته من هدیه دهی ، آمدی وبا مهر و محبت خودت مرا دگر گون کردی وبا آن محبت و مهر خودت مرا خوشحال کردی با آمدنت تمام امید ها و آرزو هایم زنده شد و دوباره آهنگ دلنشین‎ ‎مهر در قلبم نواخته شد و قناری پر شکسته دلم دوباره در آسمون آبی قلبم به‎ ‎پرواز در آمد . عزیزم اینکه مرا از آن سیلاب غم و ناامیدی نجات دادی بیشتر از هر محبتی تو را دوست دارم بیشتر از کلام مقدس دوست داشتن و بیشتر از هر آرزویی تو را دوست میدارم تا آخرین لحظه ی زندگی ام به تو وفادار خواهم بود و قدر تو را خواهم دانست به تو که تنها امیدهایم را زنده کردی افتخار میکنم و با صداقت و یکدلی میگویم که خیلی * دوستت دارم * آری اینبار خیلی بیشتر از همیشه * دوستت دارم * عزیزم.... آری دوستت دارم برای تو کم است بدان که خیلی خیلی * دوستتدارم * ا آمدنت رویاهایم که حتی تصور آن در خواب نیز دشوار بود به حقیقت بدل شدند و منی که تنها در جاده های خسته و خالیهیچ امیدی برای رسیدن به پایانجاده نداشتم به مقصدم که همان قلب تو بود **** رسیدم ****
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



*دوستت دارم* عشق من...
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391
بازدید : 531
نویسنده : اصغر بویه
وقتی یاد تو می افتم چشام از گریه می باره باز امشب قاب عکست منو آروم نمیزاره اینجا آسمون سیاهِ حتی ابرهای بهاری با نگاه های غریبت باز منو گریه می آری تو که شبهامو ندیدی من با عشقت خواب نداشتم واسه سکوت چشمات جز سکوت جواب نداشتم بازم امشب واسه تو من یه شعر تازه گفت م تو که نیستی تا ببینی بی تو من چه ها شنفتم کی میگه قول وقرارت یه فریبه یه دروغه میدونم میای دوباره ماه من چه بی فروغه *دوستت دارم* عشق من
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: حرفاي عاشقونه , دل نوشته ,



منو تو چه ساده بودیم ...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 1564
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم تو دلت يه جاي ديگه اينو چشمات داره ميگه ولي من ديگه ميدوونم كه توكفشت پره ريگه منو و تو چه ساده بوديم كه بهم دل داده بوديم پاي اين عشق خيالي بدجوري افتاده بوديم تو برو سراغ عشقي كه تا نفهمه تو كي هستي پاي عشق تو بميره و نفهمه خالي بستي منو و تو چه ساده بوديم كه بهم دل داده بوديم پاي اين عشق خيالي بدجوري افتاده بوديم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: تنهايي! , دل نوشته , داستان هاي عاشقانه , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , تنهايي , نفس های خسته , , ,



رنگ عشق....
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 952
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم دختري بود نابينا که از خودش تنفر داشت که از تمام دنيا تنفر داشت و فقط يکنفر را دوست داشت دلداده اش را و با او چنين گفته بود « اگر روزي قادر به ديدن باشم حتي اگر فقط براي يک لحظه بتوانم دنيا را ببينم عروس **** گاه تو خواهم شد » *** و چنين شد که آمد آن روزي که يک نفر پيدا شد که حاضر شود چشمهاي خودش را به دختر نابينا بدهد و دختر آسمان را ديد و زمين را رودخانه ها و درختها را آدميان و پرنده ها را و نفرت از روانش رخت بر بست *** دلداده به ديدنش آمد و ياد آورد وعده ديرينش شد: « بيا و با من عروسي کن ببين که سالهاي سال منتظرت مانده ام » *** دختر برخود بلرزيد و به زمزمه با خود گفت : « اين چه بخت شومي است که مرا رها نمي کند ؟ » دلداده اش هم نابينا بود و دختر قاطعانه جواب داد: قادر به همسري با او نيست *** دلداده رو به ديگر سو کرد که دختر اشکهايش را نبيند و در حالي که از او دور مي شد گفت « پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشي » ******************
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: تنهايي! , دل نوشته , داستان هاي عاشقانه , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , تنهايي , نفس های خسته , , ,



نفس های خسته..
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 654
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم صدای نفس هایم کند گشته ولی هنوز رمقی باقیست زندگی می گذرد با تمام خوبی ها و بدی پس مگذار که او تو را به حرکت درآورد...
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: تنهايي! , دل نوشته , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , تنهايي , نفس های خسته , , ,



زندگی..
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1386
بازدید : 741
نویسنده : اصغر بویه
برای شاد بودن بدنیال بهانه ای بودم سالهاست شادی را در اعماق تاریک دلم دفن کرده ام لیک این بار می خواهم نوری را که تابیده با تمام وجودم جذب کرده و به روشنی برسم شاید این بار قرعه به نامم افتاد تا شاد بودن را تجربه کنم پس نمی خواهم تنها امید زندگی مرا از دست دهم پیش به سوی زندگی تازه....
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , تنهايي ,



تویی ...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1386
بازدید : 682
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم تو همونی که تو خنده هام شریکی توی درد و غصه ها واسم طبیبی تو همون رویای پاکی که توی شبهای من بود که توی شبهای من بود ********** از خدا میخوام همیشه که کنار تو بمونم شمع باش پروانه میشم تا کنار تو بسوز وقتی چشمات گریه میکرد ارزوم بود که بمیرم کاش بودم کنارت ای گل تا که دستات رو بگی...
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , تنهايي ,



عشق...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 679
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم ‏ ‏ نميخوام بگم که قدر يه دنيا دوستت دارم... چون دنيا يه روز تموم ميشه... نميخوام بگم که مثل گلی... چون گل هم يه روز پژمرده ميشه... نميخوام بگم که سياهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس... چون شب هم بالاخره تموم ميشه... نميخوام بگم که مثل اب پاک و زلالی... چون اب که هميشه پاک نميمونه... نميخوام بگم که دوستت دارم. چون منکه اصلا دوستت ندارم... بلکه من عاشقتم... نميخوام بگم که قدر يه دنيا دوستت دارم ... چون دنيا يه روز تموم ميشه ... نميخوام بگم که مثل گلی... چون گل هم يه روز پژمرده ميشه... نميخوام بگم که سياهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس... چون شب هم بالاخره تموم ميشه... نميخوام بگم که مثل اب پاک و زلالی... چون اب که هميشه پاک نميمونه... نميخوام بگم که دوستت دارم. چون منکه اصلا دوستت ندارم... بلکه من عاشقتم.. .
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: تنهايي , حرفاي عاشقونه , دل نوشته , عشق ,



غم تنهایی ...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 690
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم خدايا، تو را مي خوانيم وقتي قلب‌هايمان‌ كوچك‌تر از غصه‌هايمان‌ ميشود وقتي نميتوانيم‌ اشك‌هايمان‌ را پشت‌ پلك‌هايمان‌ مخفي كنيم‌ و بغض‌هايمان‌ پشت‌ سرهم‌ ميشكند وقتي احساس‌ ميكنيم بدبختيها بيشتر از سهم‌مان‌است‌ و رنج‌ها بيشتر از صبرمان؛ وقتي اميدها ته‌ ميكشد و انتظارها به‌ سر نميرسد وقتي طاقتمان‌ تمام‌ ميشود و تحملمان‌ هيچ ... آن‌ وقت‌ است‌ كه‌ مطمئنيم‌ به‌ تو احتياج‌ داريم و مطمئنيم‌ كه‌ تو فقط‌ تويي كه‌ كمكمان‌ ميكني ... آن‌ وقت‌ است‌ كه‌ تو راصدا ميكنيم و تو را ميخوانيم آن‌ وقت‌ است‌ كه‌ تو راآه‌ ميكشيم تو را گريه‌ ميكنيم و تو را نفس‌ ميكشيم وقتي تو جواب‌ ميدهي، دانه‌دانه‌ اشك‌هايمان‌ را پاك‌ ميكني و يكي يكي غصه‌ها را از دلمان‌ برميداري گره‌ تك‌تك‌ بغض‌هايمان‌ را باز ميكني و دل‌ شكسته‌مان‌ را بند ميزني سنگيني ها را برميداري و جايش‌ سبكي ميگذاري و راحتي؛ بيشتر از تلاشمان‌ خوشبختي ميدهي و بيشتر از حجم لب‌هايمان، لبخند خواب‌هايمان‌ را تعبير ميكني و دعاهايمان‌ را مستجاب‌ آرزوهايمان‌ را برآورده مي کني؛ قهرها را آشتي ميدهي و سخت‌ها را آسان تلخ‌ها را شيرين‌ ميكني و دردها را درمان نااميدي ها، همه اميد ميشود و سياهي‌ها سفيد سفيد ... خداوندا ! تنها تو را صدا ميکنيم و فقط تو را مي خوانيم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: تنهايي! , دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: تنهايي , حرفاي عاشقونه , دل نوشته ,



تنها تو را دوست دارم...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 508
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم به نام بي نام او بيا تا شروع كنيم در امتداد شب نشينيم و طلوع كنيم مهم نيست چگونه و چطور وچند به يك تلنگر ساده بيا تا رجوع كنيم ببين كه خاك چگونه به سجده افتاده است چرا غرور و تفاخر، بيا تا ركوع كنيم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: حرفاي عاشقونه , دل نوشته ,



بمون تا بمونم ...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1386
بازدید : 698
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم وقتی بارون نگاهت رو به نگاهم ریختی دلم زنده شد وقتی با دلت قدم به دلم گذاشتی زلزله ی شدیدی رو توی قلبم حس کردم وقتی اومدی تموم تنهاییهام رو با خودت بردی از همون اول میدونستم اومدی که توی قلبم بمونی برای همیشه پس ای نازنین! ای تنها مونس! ای عشق: بمون تا بمونم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



.....::::دلم تنگته::::.....
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 570
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم با حس عجيبي ، با حال غريبي دلم تنگته پر از عشق و عادت ، بدون حسادت دلم تنگته گله بي گلايه ، بدون کنايه دلم تنگته پر از فکر رنگي ، يه جور قشنگي دلم تنگته تو جايي که هيچکي ، واسه هيچکي نيستو همه دل پريشان ، دلم تنگ تنگه واسه خاطراته که کهنه نميشن ، دلم تنگ تنگه براي يه لحظه کنار تو بودن ، يه شب شد هزار شب که خاموشو خوابن چراغاي روشن منه دل شکسته با اين فکرخسته دلم تنگته با چشماي نمناک ، تر و ابريو پاک دلم تنگته ببين که چه ساده ، بدون اراده دلم تنگته مثل اين ترانه ، چقدر عاشقانه دلم تنگته دلم تنگته
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



دل نوشته
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 615
نویسنده : اصغر بویه
منبع:وب مريم چه زيبا! گفتم دوستت دارم ! چه صادقانه پذيرفتي! چه فريبنده ! آغوشم برايت باز شد ! چه ابلهانه! با تو خوش بودم! چه کودکانه ! همه چيزم شدي! چه زود ! به خاطره يک کلمه مرا ترک کردي ! چه ناجوانمردانه ! نيازمندت شدم ! چه حقيرانه! واژه غريبه خداحافظي به من آمد! چه بيرحمانه! من سوختم عشق يعني پاکي و صدق وصفا خود شناسي حق شناسي از وفا عشق يعني دور بودن از خطا بنده بودن خلوت دل با خدا عشق يعني نفس را گردن زدن پاک و طاهر گشتن روح و بدن ع شق يعني صيقل زنگار دلديدن اسرار غيب در جام دل عشق با غرور زيباست ولي اگر عشق را به قيمت فرو ريختن ديوار غرور گدايي کني.. . آن وقت است که ديگر عشق نيست صدق ه است
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , حرفاي عاشقونه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



رفع زحمت...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 611
نویسنده : اصغر بویه
حافظ کنار عکس تو من باز نیت میکن م انگار حافظ با من و من با تو صحبت میکنم وقت قرار ما گذشت و تو نمی دانم چرا دارم به این بد قولیت دیریست عادت میکنم چه ارتباط ساده ای بین من وتقدیر هست تقدیر و ویران میکند من هم مرمت می کنم در اشتباهی نازنین تو فکر کردی این چنین من دارم از چشمان زیبایت شکایت می کنم نه مهربان من بدان بی لطف چشم عاشقت هر جای دنیا که روم احساس غربت می کنم بر روی باغ شانه ات هر وقت اندوهی نشست در حمل بار غصه ات با شوق شرکت میکنم یک شادی کوچک اگر از رویبام دل گذشت هر چند اندک باشد آن را با تو قسمت میکنم خسته شدی از شعر من زیبا اگر بد شد ببخش دلتنگ و عاشق هستم اما رفع زحمت میکنم
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



اگه تو از پیشم بری...
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 3008
نویسنده : اصغر بویه
گه تو از پیشم بری سر به بیابون می ذارم هر چی گل شقایقه رو خاک مجنون می ذارم اگه تو از پیشم بری من خودم و گم می کنم به عمر تو رو شرمنده حرفای مردم می کنم اگه تو از پیشم بری دل روبه دریا می زنم غرور خورشید و با برف آرزوها می شکنم اگه تو از پیشم بری کار من آوارگیه خلاصه شو واست بگم که آخر زندگیه اگه بری شکایت تو رو به دریا میکنم شقایقای عالم و من بی تو رسوا میکنم اگه تو از پیشم بری زندگیخاکستریه فرداش یکی خبر می ده دلت پیش دیگریه اگه تو از پیشم بری شمع دونیا دق میکنن شکایت چشم تو رو به مررغ عاشق میکنن اگه بری پرستوها از زندگیشون سیر میشن آهوا توی دام صیادای پیر اسیر می شن اگه بری دریا پر از اشک و نیاز ماهیاس شبای شهرمون مثه چشمای عاشقت سیاس اگه بری یه شب تو خواب دریا رو آتیش می زنم نردبون آسمون و با هر چی نوره می شکنم اگه بری پروانه ها شمعا روخاموشن میکنن قنریای قفسی دل و فراموش میکنن اگه بری پلک گلا از غم عشق تو تره یکی مثه من دلش از چشمایتو بی خبره اگه تو از پیشم بری پنجرمون بسته میشه یه دل با صد تا آرزو از زندگی خسته میشه اگه بری مجنون دیگه از من و تو نمیگذره نرو بذار ببینمت باز از کنار پنجره اگه بری من می مونم با بازی های سرنوشت که من رو تو دوزخ گذاشت ترو فرستاد به بهشت اگه بری به آسمون شب شکایت میکنم یه شب می شینم با خدا تا صبح خلوت میکنم اگه بری پرنده ها بر نمی گردن به لونه بی تو کدوم پرنده ای راه خودش رو می دونه اگه تو از پشم بری تو ابرا غوغا میکنم برای مردن گلا بهونه پیدا میکنم اگه تو از پیشم بری یاسا ترک بر میدارن شبنما رو گل رز مگه حتی طاقت میارن اگه بری مردم منو به هم دیگه نشون می دن می پرسن از همدیگه که چی راجع من شنیدن اگه بری همه میگن عشق منو تو هوسه بمون با هم نشون بدیم که عشق ما مقدسه اگه بری می لرزه فرهاد وستون بیستون به خاطر اونم شده تو تا ابد پیشم بمون اگه بری می گن دیدی این آخر و عاقبت ش ما هیچ کدوم و نمی خوایم نه رنج و ئنه محبتش اگه بری نمی دونن شاید واست خوشبختیه نمی دونن لذتت بعضی خوشیا تو سختیه اگر چه وقتی تو بری دیگه من و نمی بینی اگه بخوای هم می باید تا فصل محشر بشینی اما تورو جوون خودت که از همه عزیزتری با یک نگاهت منو تا اوون ور دنیا می بری اگه میشه بری یه جا به آرزوهات برسی یا که دور از چشمای من قلبتو دادی به کسی برو منم با ید تو زندگی روسر میکنم گاهی به اشتیاق تو قلبم و پر پر میکنم عیدا که شد عشق تو رو توقلب هفت سین می چینم با اینکه رفتی باز تو رو کنارهفت سین می بینم غصه نخور دنیای ما سمبل بی وفاییه هر چی من و تو می کشیم تقصیر آشناییه راستی اگه بخوای بری این جوری طاقت می یارم خودم باید دست تو رو دست غربت بذارم اگه بری دنبال تو میام تا اوج آسمون اون وقت می بینم همه رو پس تو نرو پیشم بمون دلت می خواد اگه یه روز بدون من می رفتی یه جا دنبال مهربونیات آواره شم تو کوچه ها اگه بری یه وقت می ای میبینی مریم نداری اون وقت باید دسته گل و رو خاک مریم بذاری اگه بری بیدای مجنون و پریشون می کنم سقف دل و بر سر آرزوها ویرون میکنم اگه بری اینجا یه دل بمون که صاحب اون مریمه اگه بری دعای من بازم می یاد پشت سرت من به فدای تو و عشق توو فکر سفرت
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



تیکه اقا پسرا به دخترخانمای محترم....
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 578
نویسنده : اصغر بویه
خانم شماره بدم پاره کنی !!! ۲- خانم ببخشید مستقیم از کودوم طرفه ؟؟؟ ۳- خانم شماره کفشمو بدم ؟؟؟ ۴- ( در برخورد با چندتا دختره زیبا ) هنوز فصل هولو نشده … ۵- ( در برخورد با چندتا دخترکم سن ) مهد کودک تعطیل شد شما اومدین بیرون ؟؟؟ ۶- نازتو بخورم … شب شام نخوردم ۷- این روز ها همه به من شماره می دهند شما چطور ؟؟؟ ۸- خانم شما دو سه تا قلوئید ؟؟؟ ۹- دهات چه خبر ؟؟؟ ۱۰- فداتو بخورم ۱۱- خودت مگه خواهر مادر نیستی ؟؟؟ ۱۲- خانم جیگرتو واسم بلوتوث می کنی ؟؟؟ ۱۳- ببخشید شما چه قدر شبیه دوست دختر اینده من هستین …
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: طنز , داستان هاي عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



حکایت خواندنی “پیرمرد و دختر..
نوشته شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391
بازدید : 502
نویسنده : اصغر بویه
پیرمرد و دختر ! … فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود؛ روی نیمکتی چوبی؛ رو به روی یک آب نمای سنگی. پیرمرد از دختر پرسید : – غمگینی؟ – نه – مطمئنی؟ – نه – چرا گریه می کنی؟ – دوستام منو دوست ندارن – چرا؟ – چون قشنگ نیستم – قبلا اینو به تو گفتن؟ – نه – ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم – راست می گی؟ – از ته قلبم آره دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید؛ شاد شاد. چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد؛ کیفش را باز کرد؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت!!!
آپلود عکس

:: موضوعات مرتبط: داستان هاي عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 27 صفحه بعد